خونه ی قشنگم

ساخت وبلاگ

یعنی خودم از خودم خنده م می گیره که دارم از چیزای ساده و

پیش پا افتاده لذت می برم

لباس می ذارم تو لباسشویی، کیف می کنم ​​​​​​

با شکیب می شینیم دوتایی ناهار می خوریم، کیف می کنم ​​​​​​

صبح از خواب پا می شم، لذت می برم.

دلیلشم فقط اینه که هفت - هشت روزه خونه زندگیم مستقل شده

توی همون ساختمون خونه ی مادر شوهرم، یه واحد خالی شد.

ما هم رهن و اجاره ش کردیم.

دیگه موقع ناهار خودن، کسی غر نمی زنه و از غذا ایراد نمی گیره.

دیگه صبح با سر و صدای کسی بیدار نمی شم.

دیگه لباسامو جمع نمی کنم هفته ای یه بار یه عالمه لباس بندازم

تو لباسشویی و بعد ندونم کجا پهنشون کنم خشک بشن.

هر چند شبا طرفای هشت و نیم می رم پیش مادر شوهر تا

حدود یازده - یازده و نیم.

ولی بازم بهتر از اینه که اونجا زندگی کنم و شبانه روز همونجا باشم.

بازم مرسی خدا جون که یهویی شرایط رو واسه مستقل شدنمون

فراهم کردی و تا حد زیادی به زندگیم سر و سامون دادی. ​​​​​

کلافه م...
ما را در سایت کلافه م دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khoonamoon بازدید : 58 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1402 ساعت: 19:35