جمعه و بی حوصلگی

ساخت وبلاگ

این دفعه خوزستان رفتنم فقط ده روز طول کشید.

شکیب گفت حوصله ش سر می ره تنهایی دیگه منم باهاش

برگشتم اصفهان. در حالی که قرار بود بمونم.

حالا امروز واسه خودش با دوستش رفت بیرون من توی خونه

حوصله م سر رفته بود.

وقتی نمی شه جمعه ها دوتایی بریم بیرون، اونم باید بمونه

تو خونه.

به خاطر بودن مادرش، قطعا نمی تونیم دوتایی بشینیم فیلم

ببینیم یا چه می دونم بازی ای سرگرمی ای چیزی انجام بدیم.

چون بدش میاد و می گه منو نادیده می گیرن.

ولی باید اونم بشینه مث من تو خونه و حوصله ش سر بره!

واسه چی تنهایی بی حوصله باشم؟

کلافه م...
ما را در سایت کلافه م دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khoonamoon بازدید : 68 تاريخ : دوشنبه 21 فروردين 1402 ساعت: 14:17