خونه باغ ننه

ساخت وبلاگ

مادربزرگم بیرون شهر یه خونه باغ داره. همونجا هم زندگی

می کنه می گه نسبت به شهر راحت تره براش.

دیروز اومدم که برای دو سه روز پیشش بمونم.

امروز پاشدم کمک ننه شروع به تمیز کاری کردم.

شستن و جارو کشیدن و مرتب کردن.

ننه یه اتاق و یه سالن بزرگ هم واسه مرغ و خروساش داره.

رفتم تو اتاق مرغکا دیدم واسه خودشون تخم گذاشتن ​​​​​​

خیلی کیف داد جمع کردن تخم مرغا.

ظهر عشقم زنگ زد گفت چیکار می کنی.

دیگه گفتم که از صبح پا شدم دور کارا و تازه آب مرغا رو هم

عوض کردم و تخم مرغ هم جمع کردم.

خندید و گفت واسه خودت دختر روستایی شدی ​​​​​​

گفتم آره چه جورم ​​​​​​

خلاصه باحال بود.

یادم باشه فردا دم غروب برم توی باغ واسه خودم آتیش روشن

کنم سیب زمینی بذارم زیرش. یا ظهر بریم ناهار رو تو باغ بخوریم.

کلافه م...
ما را در سایت کلافه م دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khoonamoon بازدید : 85 تاريخ : جمعه 7 بهمن 1401 ساعت: 21:48