سبز ارتشی

ساخت وبلاگ

واسه عید یه مانتو خریدم رنگش سبز ارتشیه.

این رنگ رو همیشه دوست داشتم ولی اولین باره چیزی می گیرم

که این رنگیه.

مانتو رو که گرفتم، شکیب گفت منم یه پیرهن می خرم همین

رنگ که با هم ست بشیم. گفتم عالیه.

دیگه رفتیم خیلی جاها رو گشتیم تا یه پیرهن پیدا کرد که

دلخواهش باشه.

راستش بعضی پیرهنا رو که می دیدم، ناخودآگاه یاد حامد می افتادم.

اولین عکسی که از حامد دیدم، یه پیرهن سبز ارتشی تنش بود که

دو جیب داشت. بعد یه بار به یه مناسبت که یادم نمیاد چی بود،

یه نقاشی سیاه قلم با تصویر همون عکس سفارش دادم و براش

فرستادم. نمی دونم هنوز نگهش داشته یا نه.

به هر حال همسر جان هم یه انتخاب تو همون مایه ها داشت.

فک کنم شوهر جان رو مرتب با این پیراهن ببینم، دیگه خاطره ی

حامد با اون لباس هم توی ذهنم کم رنگ بشه.

چون تنها کسی که با پیرهن اون رنگی دیده بودم اون بود.

کلافه م...
ما را در سایت کلافه م دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khoonamoon بازدید : 68 تاريخ : جمعه 26 اسفند 1401 ساعت: 17:40