کلافه م

متن مرتبط با «تولدم» در سایت کلافه م نوشته شده است

تولدم

  • پنجشنبه شانزدهم آذر ماه، تولدم بود. این بار بالاخره من و آقای شوهر کنار هم بودیم. سال های قبل واسه تولدم همیشه اون اصفهان بود من خوزستان. برنامه داشتم واسه غروب پنجشنبه که بیرون بریم و یه جشن کوچیک دو نفره بگیریم. ولی نشد.دوست شوهر جان بهش زنگ زد که پنجشنبه تولد دختراشهو ارکستر دارن. اصرار کرد که حتما بریم. باز خانمش هم با من تماس گرفت و دعوتمون کرد. گفتم تولد خودمه و برنامه دارم. گفت قبلش برو یا فرداش. خلاصه اینقدر اصرار کرد که گفتم باش. حالا تولد دخترای اونا یکی هفتم آذر بود یکی هفدهم. خلاصه رفتیم دوتا کادوی غول پیکر واسه بچه ها گرفتیم. به عمرم کسی کادوی این سایزی به خودم نداده هنوز ​​​​​​چهارشبه شب وقتی ساعت از 12 گذشت، دیدم شوهر جانرفت و کادو به دست اومد. بازش که کردم یه گردنبند خوشگل بود. خوشم اومد. ولی راستش اگه ازم می پرسید چی می خوام بهتر بود.من چیز دیگه ای مد نظر داشتم. ولی عیب نداره. اونم می خرم ​​​​​​دیگه اینکه زورم اومد روز تولد خودم به بقیه کادو دادم آدم اون روز رو فقط باید کادو بگیره.خلاصه اینکه تولدم بهم نچسبید. چون جشن واسه یکی دیگه بود. هر چند تولد منم اونجا تبریک گفتن ولی فایده نداشت. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تولدمه

  • امروز تولدمه اولین تولدیه که تنها و غمگین نیستم. یادمه سال های قبل، همیشه روزای تولدم حسابی گریه می کردم. از تنهایی. ولی امسال همسرم کنارمه. خدا رو شکر. امیدوارم هیشکی تنها و غمگین نباشه. همه به آرزو, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها