کلافه م

متن مرتبط با «آسمون» در سایت کلافه م نوشته شده است

شب و آسمون زیباش

  • الان داشتم از کنار پنجره رد می شدم یهو چشمم افتاد به یهستاره که داشت سو سو می زد. اصلا دلم یه جوری شد. لامپا رو خاموش کردم تا بیرون بیشتر معلوم شه. آسمونبهتر مشخص باشه.به پنجره نزدیک تر شدم. ستاره ها و سیاره های بیشتری دیدم.دلم غش رفت. نمی دونم آخرین بار کی به آسمون شب وستاره ها نگاه کرده بودم. یاد بچگیام افتادم که عاشق فضا بودم. همیشه کتابایایزاک آسیموف دستم بود و می خوندم. ولی حالا اینقدر درگیر کار و زندگی شدم که یادم نمیادقبل از امشب، کی آسمون و ستارهاشو دیدم. اون وقتا می رفتم تو حیاط خونه مون و از سکوت و آرامش شب لذت می بردم. راستش گوشی هم نبود اون موقع. اگه بود هم از این دکمه ایساده ها بود که نهایتش یه کتاب می شد از برنامه ی جاواروش بخونی. مث الان نبود که دنیا توی یه گوشی تو دستمونه. البته دنیای مجازی. چون از دنیای واقعی دور شدیم. اگه دور نشده بودم، امشب اینقدر با اتفاقی دیدن سوسوییه ستاره دلم غش نمی رفت. برم ستاره ها رو تماشا کنم. امشب، انگار تازه دوباره کشفشون کردم. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها